نقش برنامه ریزی در مدیریت

مدیریت

اصول ومبانی مدیریت

 

برنامه ریزی در زندگی روزانه هر انسانی به عنوان موجودی است که در حصار مسائل و مشکلات زندگی محاصره میباشد.فقط با برنامه ریزی و تعیین اهداف موردنظر و روشهای دستیابی به انها در زمان مشخصی اعم از کوتاه مدت میتوان در جهتی صحیح حرکت نمود.برنامه ریزی اصولا یک نگرش و راه زندگی است که متضمن تعهد به عمل بر مبنای اندیشه و تفکر اینده نگر تصمیم قاطع در اجرای امور منظم و مداوم بوده و بخشی انفکاک ناپذیر حرکت انسان در طول سال محسوب میگرددو برنامه ریزی در سازمانها رکن اساسی هرگونه اقدام و حرکتی میباشد و عاملی است برای تبدیل تبدیل به نتایج پیش بینی شده.  

 

برنامه ریزی عبارتست از:

تعیین اهداف و یافتن راه وصول به ان و تصمیم گیری و تصمیم سازی در مورد اینکه چه راههایی باید صورت گیرد و طراحی وضعیت مطلوب برای اینده و انتخاب راهها و وسایل رسیدن به ان و طراحی عملیاتی و اجرایی بر مبنای شیوه هایی که در اهداف مشخص شده است.در نگرش دیگر برنامه ریزی عبارتست از:دست یافتن به هدف مورد نظر.فرایند برنامه ریزی از هفت عنصر تشکیل شده شامل:ماموریت سازمانی و تحلیل استراتژیک و استراتژیها و اهداف بلند مدت و برنامه ریزی تلفیقی و براوردهای مالی و خلاصه اجرایی.

مهم ترین نقش برنامه ریز تمرکز همه فعالیت های برنامه ریزی روی جهت گیری کلی سازمان مورد نظر از مبدا به مقصد نهایی که همان تصویر وضعیت انی مورد انتظار و چشم اندازهای موفقیت و استراتژی های سازمانی هستند میباشد.برنامه ریزی فرایندی است زمانبند و نباید اجازه داد بدون تفکر وسیع و عمیق و همه جانبه و تجزیه و تحلیل مورد نیاز و به اختصار و سریع انجام شود.

برنامه ریزی یکی از مهمترین وظایف مدیریت است چه در سطح مدیران عالی و چه در سطح مدیران اجرایی و چه در میان کارکنان موسسات.یک برنامه ریزی دقیق و حساب شده میتواند در بالا بردن راندمان و کارایی کارکنان و ارتقائ بهره وری سازمانها و با ساده کردن روش های کار سبب خوشحالی کارکنان و افزایش انگیزه شان برای کار بهتر نقش بسیار موثری داشته باشد.مدیران نهادها و موسسات اهمیت برنامه ریزی را میدانند و اصول نظری ان را احتمالا دریافته اند.اما بسیاری از انان وقت کافی برای مطالعه شرایط و امکانات برای یافتن راه های"بهتر"صرف نکرده اند.

از نخستین مراحل در برنامه ریزی دست یافتن به توافق مقدماتی بر سر کوشش های برنامه ریزی و مراحل عمده ان بین تصمیم گیرندگان کلیدی و مدیران فکری جامعه است.پس بنابراین نقش برنامه ریزی و مدیریت در اداره اجتماعات بشری امری است که امروزه بر ان تاکید فراوان میشود.امروزه برنامه ریزی به عنوان یک نگرش و راه زندگی ضامن تعهد به عمل بر مبانی اندیشه و تفکر برای اینده و اراده پاسخ به برنامه ریزی منظم و مداوم میباشد.بنابراین ضرورت برنامه ریزی برای رسیدن به اهداف کوچک یک واقعیت انکارناپذیر است و تمام نهادها و حتی زندگی افراد در محیطی که همیشه با تحولات همراه است و فعالیت میکنند نیازمند ان هیتند. 

اغلب موسسات برنامه ریزی را به یک واحد مسئول واگذار میکنند و این واحد به مرور زمان دچار ثبات و ایستای شده است.برای مسئولیت برنامه ریزی باید کسانی رابر ان گماشت که علاوه بر داشتن قوه ابتکار و خلاقیت-توانایی ایجاد تعامل با انجام دهندگان کار را نیز داشته باشند.و علاوه بر این ویژگی ها به اصول علمی و کاربردی برنامه ریزی و مهندسی کار نیز مسلط باشند.برنامه ریزی یک کار گروهی است که باید با همکاری انجام شود.کار برنامه ریزی هماهنگی و ارائه راه های تازه به مجریان کار است و هدف تسهیل انجام کار برای بالا بردن کارایی است.    

 

هدف از برنامه ریزی

 

۱)افزایش احتمال رسیدن به هدف از طریق تنظیم فعالیتها

۲)افزایش منفعت اقتصادی از طریق مقرون به صرفه ساختن عملیات

۳)متمرکز شدن بر طریق دستیابی به مقاصد و اهداف و احتراز از انحراف از مسیر

۴)مهیا ساختن ابزاری بر کنترل

مراحل مختلف برنامه ریزی

۱-تعیین هدف(اولویت هدفها-زمان-ترکیب)

۲-پیش بینی{مدت زمان فعالیت(کوتاه مدت-میان مدت-بلندمدت)میزان ذخایر مالی}

۳-قابل اجرا نمودن از راه بودجه بندی(اموزش-انتخاب اصلح افراد-کنترل)

۴-اتخاذ تصمیمات که فعالیت سازمان را در راه نیل به هدف مطلوبرهبری نمایند:انعطاف پذیری-قابلیت درک-ایجاد هماهنگی-اخلاقی بودن تصمیمات

۵-روشهای اجرا

۶-وسایل اجرا

۷-عمل برنامه ریزی

۸-ارزیابی و اصلاح برنامه 

 

برنامه ها برای مقاصد متنوعی تنظیم میشوند و به فراخور هر وضعیت به گونه ای متناسب با ان شکل میگیرند اذا دسته بندی ذیل را برای انواع برنامه ریزی عنوان مینماییم:

 

۱)برنامه ریزی تخصصی(تاکتیکی)

گاهی با توجه به ماهیت تخصصی برخی از وظایف مدیریت برای انجام انها برنامه ریزی میشود.این برنامه ریزیها را برنامه ریزی تخصصی مینامند که بر اساس وظایف مدیریت در سلزمان عنوان میگیرد.

الف)برنامه ریزی و کنترل تولید(مدیریت تولید):عبارتست از تعیین نیازها و تامین ابزار و تسهیلات و تربیت نیروی انسانی لازم برای تولید محصولات و کالاها با توجه به تقاضای موجود در بازار و نیازهای پیش بینی نشده جامعه.

ب)برنامه ریزی نیروی انسانی:در این نوع برنامه ریزی با تعیین افراد مورد نیاز سازمان در سالهای اینده امکانات و تسهیلات مورد نیاز(انتخاب-اموزش-ترفیع-بازنشستگی و...)تخمین زده میشود.برنامه ریزی نیروی انسانی با تهیه نمودار سازمانی اغاز میشود و مواردی نظیر تهیه نمودار جانشین و ترفیع و تدوین ایین نامه استخدامی و تنظیم برنامه های اموزشی ضمن خدمت را در بر میگیرد.

ج)برنامه ریزی مالی و تنظیم بودجه:عبارتست از تعیین میزان وچگونگی منابع و همچنین تعیین میزان و چگونگی مصارف مالی به منظور تامین هدفهای موسسه و صاحبان و کنترل کنندگان ان میباشد.

۲)برنامه ریزی عملیاتی(اجرایی)

برنامه های اجرایی برای به اجرا در اوردن تصمیمات راهبردی طرح میشوند به عبارت دیگر برنامه های اجرایی عبارتند از تصمیمات کوتاه مدت که برای بهترین استفاده از منابع موجود با توجه به تحولات محیط اتخاذ میگردند.مراحل برنامه ریزی عملیاتی عبارتنداز:

الف)تدوین برنامه های کوتاه مدت(مانندتنظیم بودجه و زمانبندی)

ب)تعیین معیارهای کمی و کیفی سنجش عملکرد و ازریابی هزینه های اجرای عملیات

ج)ازریابی برنامه ها و تعیین موارد انحراف عملکرد از انها

د)تجدید نظر در برنامه ها و تهیه برنامه های جدید.

 

برنامه ریزی راهبردی در بر دارنده تصمیم گیری هایی است که راجع به اهداف راهبردی بلندمدت سازمان میباشند.در این نوع از برنامه ریزی مقاصد و هدف های سازمان مشخص و اهداف بلند مدت به هدفهای کمی و کوتاه که ان را هدفگذاری مینامند تجزیه میگردد.برنامه ریزی راهبردی اینده را پیش گویی نمیکند ولی یک مدیر را میتواند در موارد ذیل یاری دهد:

 

الف)فائق امدن بر مسائل ناشی از مقتضیات اتی

ب)ایجاد فرصت کافی برای تصحیح خطاهای اجتناب ناپذیر

ج)اتخاذ تصمیمهای صحیح در زمان مناسب

د)تمرکز بر انجام فعالیت های ضروری برای رسیدن به اینده مطلوب

ویژگی های برنامه ریزی استراتژیک

۱-انعکاسی از ارزشهای حاکم بر جامعه است.جهان بینی ها و اعتقادات و سنت های جامعه در این برنامه ریزی منعکس میشود.

۲-توجه این برنامه ریزی معطوف به سوالات اصلی سازمان است.

۳-چهارچوبی برای برنامه ریزی عملیاتی و تصمیم گیری های مدیریت فراهم میاورد.(راهنمای تصمیم گیری مدیران)

۴-دارای دید دراز مدت است و افق های دورتری را در سازمان مطرح میسازد.

۵-عملیات و اقدامات سازمان را در دوره های زمانی نسبتا طولانی هماهنگ نموده وبه انهاپیوستگی و انسجام میبخشد.

۶-در سطوح عالی سازمان شکل میگیرد.زیرا در این سطح است که تقریبا به طور همه جانبه ای اطلاعات لازم در مورد امکانات دنباله سازمان و انتظارات و توقعات از ان متمرکز است.

۷-فراگیر بوده و برنامه های عملیاتی سازمان را در بر میگیرد و به انها جهت میبخشد.

مزایای برنامه ریزی استراتژیک

*تفکر و اندیشیدن به شکل استرتژیک

*تشخیص جهت گیری اینده

*اتخاذ تصمیمات امروز در پرتو نتایج و بازتاب های اینده تصمیمات

*تدوین و توسعه مبانی جامع و قابل دفاع برای تصیم گیری

*رعایت حداکثر احتیاط و بصیرت در نواحی تحت کنترل سازمان

*بهبود عملکرد

*برخورد موثر با محیطی که با تغییرات سریع مواجه است

*ایجاد تیم کار و رعایت اصول کارشناسی

برنامه ریزی استراتژیک میتواند کمک گند تا

۱-به روش استراتژیک بیندیشدو استراتژی های موثری تدوین کند.

۲-جهت گیری اینده را مشخص میکند.

۳-اولویت ها را مشخص سازد.

۴-تصمیم های امروز را در پرتو پیامدهای اینده انها اتخاذ کند

۵-پایه ای دارای همسازی منطقی و قابل دفاع برای تصمیم گیری برقرار سازد.

۶-در زمینه های تحت کنترل سازمان حداکثر بصیرت را اعمال کند.

۷-باتوجه به تمامی سطوح و کنشها تصمیم گیری کند.

۸-مسائل سازمانی عمده را حل کند.

۹-عملکرد سازمانی را بهبود بخشد.

۱۰-با اوضاع و احوالی که به سرعت دستخوش تغییر میشوند به روش ساده برخورد کند.

۱۱-کار تیمی ایجاد کنند و تیم کارشناسی تشکیل دهند.

 

۱-گسترش سریع دانش اطلاع رسانی

 

۲-رشد تکنولوژی

۳-افزایش مستمر اگاهی انسانها و متحول شدن معیارها و انتظارات

۴-توسعه اقتصادی-اجتماعی

۵-رشد فرهنگ سیاسی

۶-گسترش دامنه اموزش های تخصصی و کاربردی و حتی علوم اجتماعی

۷-انجام پژوهش های علمی گسترده و ارائه و کاربرد نتایج حاصله در جامعه 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در چهار شنبه 18 بهمن 1391برچسب:,ساعت1:5توسط امیرحسین علیزاده. | |